سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هی چی بگم؟!
این مطلب قصد هیچ توهینی ندارد و فقط جنبه ی طنز دارد

5صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..:girl_sigh:

6 صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .:27:

7صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت 12 ظهر کلاس داره!!!!!!!!batting eyelashes

8 صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم 18 کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع
آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و
لوازم آرایش و لوازم آرایش و…
:pinkglassesf:

9صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش):1:

10 صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .time out

11 صبح: عملیات
آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس
از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی
کرد و مامان جون 19 تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت
دانشگاه میره .
thumbs up

12 ظهر: کلاس
شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای
خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه -
صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و
… )
:5:

1 ظهر: وسط
کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه
جون رو بده. و منیژه جون بعد از 1.5 ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو +
قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما
دیگه کلاس تموم شده .
hee hee

2 ظهر: کلاس
تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته
باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل
نیست!!!!!!!!!!!
:32:

3 ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!:flowerysmile:

4عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.sigh

5 عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.:*:84:*:

6 عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.:6qwup3:

7 عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش. :winksmiley02:

8 غروب: دختر در حال پیاده شدن از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟
امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از
پسر می گیره.
:consoling1:

9 شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی):smil4337dd8b9eb25:

10شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!:girl_sigh:

2شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.dancing

5 صبح: دختره
بیدار میشه و میبینه اون پسره sms داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف
کردم. خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!! و امروز دختر
باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش
شد!!!!!!!!!!!!!
:32:





نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/12/20 توسط امیر سراجی
درباره وبلاگ

امیر سراجی

amir_farari2005@yahoo.com
bahar 20