سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هی چی بگم؟!
خوب حتمآ چیز هایی راجع به دروغ سیزده یا همان اول
آپریل می‌دانید. در این روز مردم خیلی از کشور ها به عنوان یک رسم به
همدیگر یک دروغ درست و حسابی می‌گویند که البته شرکت های بزرگ و حتی رسانه
ها هم از این موضوع عقب نمانده و یک دروغ جنجالی به مردم می‌گویند. البته
همین دروغ ها خیلی وقت ها باعث ایجاد دردسر هم می‌شوند مثلآ مردم بعضی از
خبر های واقعی و مهم را دروغ می‌پندارند و این خود مشکلاتی را به بار
می‌آورد.



- Gmail Paper: یکی از دروغ های بزرگ شرکت گوگل معرفی سرویس جدیدی به
نام Gmail Paper بود ، گوگل به مردم وعده داد که از این به بعد می‌توانند
ایمیل های خود را روی کاغذ برای فرد مورد نظر ارسال کنند. یعنی شما ایمیل
را می‌نوسید و گوگل آن را چاپ می‌کند و به آدرس پستی گیرنده می‌برد.



گوگل حتی وعده داده بود که عکس های ضمیمه شده در ایمیل با کیفیت بالا
روی کاغذ های مخصوص چاپ می‌شوند. و همه‌ی اینها کاملآ مجانی است.



- Google TiSP: در جریان یکی از دروغ های بسیار بزرگ ، گوگل اعلام کرد
به مردم از طریق شبکه‌ی فاضلاب اینترنت وایرلس رایگان ارائه می‌کند. به
این صورت که متخصصان گوگل شبکه‌ی فاضلاب را با فیبر نوری پوشش می‌دهند و
شما فقط کافی است در سایت ثبت نام کنید تا پکیج مخصوص گوگل به همراه
راهنمای نصب برای شما ارسال شود. سپس کابل مخصوص را به Router وایرلس وصل
کرده و سر دیگر آن را درون توالت انداخته و سیفون را می‌کشید. حالا دست
هایتان را بشورید و از اینترنت لذت ببرید.



فقط تصور کنید روزی را که پارس آنلاین همچین ادعایی بکند !!



- Google PigeonRank: در جریان یکی از شوخی های گوگل صفحه‌ای در سایتش
درست کرد مبنی بر تکنولوژی گوگل و اینکه چگونه گوگل با این سرعت بهترین
نتایج را نشان می‌دهد و آنها را به ترتیب مفید بودن لیست می‌کند. گوگل
نوشته بود با کمک کبوتر ها ! به این صورت که وقتی شما یک عبارت را سرچ
می‌کنید ابتدا نتایج با سرعت خیلی بالا برای کبوتر ها به نمایش در می‌آید
و به خاطر حافظه‌ی خوب کبوتر در به خاطر سپردن وضعیت اجسام او کوچک ترین
تغییر در سایت را می‌بیند و به دستگاه مربوط یک بار نوک می‌زند و به این
ترتیب سایت های زنده و فعال به خوبی مشخص می‌شوند. هر یک نوک کبوتر را یک
Pigeon Rank می‌گویند و سایت هایی که رنک بیشتری داشته باشند در صدر نتایج
جستجو قرار می‌گیرند.



گوگل در ساختن صفحه های دروغین چنان مهارت و جدیتی به خرج می‌دهد که
جای شکی برای کسی باقی نمی‌ماند ، مثلآ در صفحه‌ی Pigeon Rank نوشته
عده‌ای سعی می‌کنند با گذاشتن عکس غذای کبوتر و… نوک های بیشتری کسب کنند
که البته این راهشان عملی نیست!



شاید الان به نظر شما خیلی احمقانه به نظر برسد ولی وقتی برای اولین
بار این خبر را در صفحات گوگل به صورت خیلی جدی ببینید احتمالآ شما هم
باور می‌کنید. حتی بعضی از وبلاگ نویس های بزرگ نیز بلافاصله خبر را منتشر
کردند ، آنها هم باور کرده بودند.

البته در نظر داشته باشید که فضای چند گیگابایتی جیمیل آن هم زمانی که
بیشترین فضا ها ? تا ? مگابایت بود هم در روز اول آپریل معرفی شد و خیلی
ها اول فکر کردند این فقط یک شوخی است. گوگل از این ترفند استفاده کرد که
این خبر به عنوان شوخی گوگل توسط مردم پخش شود و سپس اعلام کند که او عین
حقیقت را گفته است که نتیجه همین سرویس پرطرفداری شد که الان می‌بینید. پس
اگر امسال هم چیز عجیبی از گوگل شنیدید زود قضاوت نکنید.



?- کوییدیچ درفضا: در اول آپریل سال ???? ناسا در قسمت تصویر
روزانه‌اش اعلام کرد اولین مسابقه‌ی کوییدیچ در فضا برگزار شده و آمریکا
نیز روسیه را شکست داده و گوی طلایی را زود‌تر بدست آورده.

کوییدیچ یک بازی تخیلی است و اولین بار توسط J.K Rowling در کتاب های هری پاتر معرفی شد.



کشف آب در مریخ: ناسا در اول آپریل سال ???? اعلام کرد منابعی از آب
را روی مریخ (Mars) کشف کرده. تصویر این خبر فقط یک لیوان آب بود که روی
دو تا شکلات مارس گذاشته شده بود. (Water On Mars)

- گجت های فوق‌العاده پیشرفته: سایت IWoot گجت های فوق العاده‌
پیشرفته‌ای مثل دوست دختر روبات و Memory Stick مخصوص مغز را معرفی کرد که
جنجال بزرگی به راه انداخت.



سایت ThinkGeek هم هر سال گجت های دروغین زیادی معرفی می‌کند که لیست آنها را می‌توانید در اینجا ببینید.

- کاهش جاذبه‌ی زمین: در سال ????یکی از منجمان به نام Patrick Moore
به مخاطبان رادیو اعلام کرد دقیقآ راس ساعت ?:?? اول آپریل به خاطر یک
پدیده‌ی نجومی جاذبه‌ی زمین کم می‌شود و مردم می‌توانند با پریدن در همین
لحظه حس معلق بودن در هوا را تجربه کنند. خیلی از کسانی که این حرف را
باور کرده بودند و پریده بودند به BBC زنگ زدند و گفتند که موفق شده‌اند.
این حس فقط به آنها تلقین شده بود.

- رنگی شدن تلویزیون: در سال ???? در سوئد فقط یک کانال تلویزیونی
وجود داشت و همه‌ی تلویزیون ها هم سیاه سفید بودند ، در همین حین یکی از
مهندسین شبکه‌ی تلویزیونی به استودیو پخش خبر آمد و به مردم اطلاع داد به
لطف فناوری جدید همه‌ی مردم می‌توانند با کشیدن یک لایه نایلونی بر روی
شیشه‌ی تلویزیون های خود تصاویر را رنگی دریافت کنند اما نهایتآ آنها
مجبور شدند ? سال برای گرفتن تصاویر رنگی صبر کنند.

- درخت ماکارونی: در سال ???? شبکه‌ی BBC اعلام کرد کشاورزان سوییسی
توانسته‌اند درخت ماکارونی بکارند و از آن ماکارونی برداشت می‌کنند. حتی
تصاویرساختگی کوتاهی هم پخش شد که باعث شد خیلی از مردم باور کنند. BBC
بعدآ اعلام کرد افراد زیادی تماس گرفتند و در مورد نحوه‌ی کاشتن ماکارونی
از ما سوال کردند.

- ساعت Big Ben دیجیتال می‌شود: در سال ???? BBC اعلام کرد ساعت Big
Ben که یکی از بناهای تاریخی انگلیس به شمار می‌رود قرار است دیجیتال شود.
BBC بلافاصله با تماس های زیادی مواجه شد که اکثرآ خواستار لغو این طرح
بودند.


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/1/15 توسط امیر سراجی
داستان درباره کوهنوردی ست که می خواست بلندترین
قله را فتح کند .بالاخره بعد از سالها آماده سازی خود،ماجراجو یی اش را
آغاز کرد.اما از آنجایی که آوازه ی فتح قله را فقط برای خود می خواست
تصمیم گرفت به تنهایی از قله بالا برود.
او شروع به بالا رفتن از قله کرد ،اما دیر وقت بود و به جای چادر زدن همچنان به بالا رفتن ادامه داد، تا اینکه هوا تاریک تاریک شد.

سیاهی شب بر کوهها سایه افکنده بود وکوهنورد قادر به دیدن چیزی نبود .
همه جا تاریک بود .ماه و ستاره ها پشت ابر گم شده بودند و او هیچ چیز نمی
دید .

در حال بالا رفتن بود ،فقط چند قدمی با قله فاصله داشت که پایش لغزید و با
شتاب تندی به پایین پرتاب شد .در حال سقوط فقط نقطه های سیاهی می دید و به
طرز وحشتناکی حس می کرد جاذبه ی زمین او را در خود فرو می برد . همچنان در
حال سقوط بود ... و در آن لحظات پر از وحشت تمامی وقایع خوب وبد زندگی به
ذهن او هجوم می آورند.


ناگهان درست در لحظه ای که مرگ خود را نزدیک می دید حس کرد طنابی که به دور کمرش بسته شده ، او را به شدت می کشد


میان آسمان و زمین معلق بود ... فقط طناب بود که او را نگه داشته بود و در
آن سکوت هیچ راه دیگری نداشت جز اینکه فریاد بزند : خدایا کمکم کن ...

ناگهان صدایی از دل آسمان پاسخ داد از من چه می خواهی ؟

- خدایا نجاتم بده
- آیا یقین داری که می توانم تو را نجات دهم ؟

- بله باور دارم که می توانی

- پس طنابی را به کمرت بسته شده قطع کن ...

لحظه ای در سکوت سپری شد و کوهنورد تصمیم گرفت با تمام توان اش طناب را بچسبد .

فردای آن روز گروه نجات گزارش دادند که جسد یخ زده کوهنوردی پیدا شده ...
در حالی که از طنابی آویزان بوده و دستهایش طناب را محکم چسبیده بودند ،
فقط یک متر بالاتر از سطح زمین...


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/1/15 توسط امیر سراجی
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/1/15 توسط امیر سراجی
در بدن انسان چه خبره؟!




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 89/1/15 توسط امیر سراجی
پسرا و دخترا چه جوری از دستگاه عابر بانک پول میگیرن ؟
اول پسرا
1.با ماشین میرن سراغ بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک
2. کارت رو داخل دستگاه میذارن
3.کد رمز رو میزنن و مبلغ درخواستی رو وارد میکنن
4. پول و کارت رو میگیرن و میرن
..........................................................
 و خدا بخیر کنه دخترا
1. با ماشین میرن دم بانک
2. توی آینه آرایششون رو چک میکنن
3. به خودشون عطر میزنن
4.احتمالا" موهاشون رو هم چک میکنن
5. توی پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن
6. توی پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن
7.بلاخره ماشین رو پارک میکنن و میرن دم دستگاه عابر بانک
8.توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن
9. کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه
10. کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون
11. دنبال کارت عابر بانکشون میگردن
12. کارت رو وارد دستگاه میکنن
13. توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یادداشت کردن میگردن
14.کد رمز رو وارد میکنن
15. یه ربع  قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن
16. کنسل میکنن
17. دوباره کد رمز رو میزنن
18.کنسل میکنن
19. به دوست پسرشون زنگ میزنن که طریقهء وارد کردن کد صحیح رو براشون بگه
20. مبلغ درخواستی رو میزنن
21.دستگاه ارور (خطا) میده
22. مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن
23. دستگاه خطا میده
24. بیشترین مبلغ ممکن رو درخواست میکنن
25.انگشتاشون رو برای شانس روی هم میذارن
26.پول رو میگیرن
27. برمیگردن به ماشین
28. آرایششون رو توی آینه چک میکنن
29.توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن
30. استارت میزنن
31.پنجاه متر میرن جلو
32. ماشین رو نگه میدارن
33. دوباره برمیگردن جلوی بانک
34. از ماشین پیاده میشن
35. کارتشون رو از توی دستگاه عابر بانک برمیدارن
36. سوار ماشین میشن
37. کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده
38.آرایششون رو توی آینه چک میکنن
39.احتمالا یه نگاهی هم به موهاشون میندازن
40.راه میفتن و میندازن توی خیابون اشتباه
41.برمیگردن
42. میندازن توی خیابون درست
43. پنج کیلومتر میرن جلو
44. ترمز دستی رو آزاد میکنن ( میگم چرا انقدر یواش میره ها )
45.به حرکت ادامه میدن
بعدشم میرسن خونه  دیگه بابا یه ماشالا بگین دیگه

نظر هم بدین


نوشته شده در تاریخ شنبه 89/1/14 توسط امیر سراجی
قایان در سن 14 تا 17 سال مانند کشور کره شمالی هستند:

قدرتی ندارند ولی ادعای قدرت و سرکشی می‌کنند.


در سن 18 تا 19 سالگى، مثل هندوستان هستند:

برای زندگی کردن 4 راه پیش روی خود می‌بینند. یا کنکور یا سربازی، به
عبارت بهتر (آشخوری) یا بیشتر مواقع عاشق میشن و تا صبح واسه عشقشون شعر
میگن و یا پایان زندگی و مرگ.


در سن 20 تا 27 سالگى، مانند کانادا هستند:

بسیار خون گرم و مهربان اوج جوانی، زیبا و دلربا، برای هر دختری خیلی
زود ویزای پذیرش صادر می‌کنند. در این دوران در تمام مدت از طرف جنس مخالف
زیر نظر هستن و برایشان دام‌های زیادی گسترانده شده است.


بین سن 27 تا 32 سالگى، مانند ترکیه هستند:

بدین معنا که در دام گرفتار شده‌اند و فقط به حرف رئیس بزرگ که همان خانومشان باشد گوش می‌دهند. پر از عشق.


در سن 32 تا 40 سالگى، مثل ژاپن هستند:

کاملا کاری شده‌اند. آینده روشن را در فعالیت شبانه روزی می‌بینند.


بین 40 تا 50 سالگى، مانند روسیه هستند:

بسیار پهناور، آرام و بسیار قدرتمند در جامعه و به عنوان راهنما و حلال مشکلات.


در سن 50 تا 65 سالگى، مانند کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق هستند:

با یک گذشته درخشان و بدون آینده.


بعد از 65 سالگى، شبیه عربستان هستند:

همگان فقط به خاطر مال و ثروت به آنها احترام می‌گذارند.


نوشته شده در تاریخ شنبه 89/1/14 توسط امیر سراجی



نوشته شده در تاریخ شنبه 89/1/14 توسط امیر سراجی
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/1/9 توسط امیر سراجی
اگر
شما ذاتا" انسان با کلاسی هستید که هیچ !!! در غیر این صورت باید از هر
فرصتی برای نشان دادن این موضوع استفاده کنید . شاید باورتان نشود ولی شما
می توانید از جراحت خود نیز برای کلاس گذاشتن استفاده کنید فقط کافیست
جواب های زیر را با اندکی قیافه موجه بیان کنید:

 
*
اگر شصت پای شما زیر اجاق گاز گیر کرده و شما ان را باند پیچی کرده اید هر
گاه علت آن را از شما جویا شدند باید جواب دهید : "موقع تکان دادن پیانوی
بابام پام مونده زیرش"

 
* اگر صورت شما بر اثر جوشکاری زیر آفتاب سوخته باید بگویید : "از اسکی آخر هفته نمی توانم بگذرم"
 
*
اگر به خاطر تک چرخ زدن با موتور براوو جلوی مدرسه دخترانه به زمین خورده
اید در جواب باید بگویید : "با موتور هزار داداشم تو جاده چالوس تصادف
کردیم"

 

* اگر انگشت دست شما به ماهیتابه پیاز داغ چسبیده علت آن را چنین بیان کنید : "دیشب با قهوه جوش اینجوری شد"

* اگر بر اثر ضربه ی چکش ناخن شما شکسته باید بگویید : "به سیم گیتارم گیر گیر کرده"
 
* اگر بر اثر زد و خورد در صف روغن کوپنی زیر چشم شما کبود شده جوابتان این باشد : "چند روز پیش توپ تنیس به صورتم خورد"
 
* اگر
صورت شما بر اثر خوردن خرمای خیرات و چای و شیرینی مملو از جوش شده علتش
را چنین وانمود کنید: "که خواهرتان از هلند شکلات زیادی اورده است"

 
* اگر مینی بوس شما در جاده خاکی چپ کرد و حسابی مجروح شدید بسیار عصبانی بگویید : "الکی می گویند زانتیا ایربگ داره "
 
* اگر کف دست شما به قوری سماور چسبید بگویید:"حواسم نبود میله ی شومینه زیادی داغ شد"
 
* اگر موها و ابروهای شما در چهار شنبه سوری سوخت جواب دهید:"بچه همسایه را از میان شعله های آتش بیرون کشیدم!

و کلی راه دیگه که خودتون باید فکر کنید و از اونا استفاده کنید ...




نوشته شده در تاریخ شنبه 89/1/7 توسط امیر سراجی
نظرررررررررررررررررررر




نوشته شده در تاریخ شنبه 89/1/7 توسط امیر سراجی
<      1   2   3   4      >
درباره وبلاگ

امیر سراجی

amir_farari2005@yahoo.com
bahar 20